نگارجوننگارجون، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

نگارجون عشق مامان و بابا

برف بازی

  دو شب پیش با عمه و عمو علی رفتیم برف بازی شما هم کلی بازی کردی مماختم یخ کرد حسابی لباس تنت کرده بودم اخر شب تا خونه رسیدیم خوابت بردمعلوم بود خیلی خسته شده بودی امسال برف وسرما خیلی زود شروع شد من تا امسال ندیده بودم توی ابان ماه برف بیاد شما هم که عادت کرده بودی هر شب بری پارک این چند وقت که شبا خونه میمونی بهونه گیری میکنی                    عیب نداره مامانی به جاش شبها کلی بازی میکنیم تا این زمستون تمام بشه  دوباره بریم پارک ...
19 آبان 1390

بدون عنوان

هفته گذشته بابایی مامانی این جا بودن کلی خوش گذشت من هم یه هفته استراحت کردم . خیلی خوب بود کلی غذای خوشمزه داشتیم تو هم تنها نبودی ...
19 آبان 1390