بدون عنوان
مامانی ماه اسفند داره تمام میشه کم کم داریم به عروسی دایی جونی نزدیک میشیم من خیلی خوشحالم
گلم این ماه سرمون حسابی شلوغ بود خونه تکونی داشتیم بابایی اینا رفتن کربلا برگشتن بابای کمرش یه کوچولو درد گرفت ما مجبور شدیم چند روز بریم کارخونه البته خوش گذشت شما هم حسابی بازی کردی با خانم سالاری و علی اقا به هاپو و جوجه ها نون میدادی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی